۱۳۹۳ مرداد ۱۱, شنبه

شرمساري: درِن ستاين٬ ترجمه از مجید نفیسی٬ و ملا يا آدم٬ بفارسی و انگلیسی؟: مجید نفیسی

شرمساري
>  نمي توان پنهان
>  شد از جيغ هاي كودكانه
>  اندام پاره پاره شده ي نوزادان از
> خمپاره
>  تن هاي كوچكِ شكسته از آجر.
> آشوب مي گيرم از تماشاي اين همه
>  شرمسار از انسان بودن و يهودي
> بودن هر دو
>  در عذاب از كشمكش دروني ميان وفا و
> هويت
>  با اينهمه من نخست موجوديت خود را
>
>  به انسان بودن خود وامدارم
>  و سپس به قبيله ام.
> بايد بر خوني كه از آنِ من نيست
>  شيون كنم.

> از: درِن ستاين
>  ترجمه از مجید نفیسیgaza_injured_kids_safa2pal.Israelis killing children2014,.,

> Dear friends,
> I received this poem from one of the peace activist / friend
> in Israel .  Thanks to Majid Naficy for quick
> translation of it.  The picture is by AFP
> Gaza.Peace,Elahe    Jewish Poem of Contrition
>  By Darren Stein ( Jewish poet)

> There is no hiding from the screams of a child,
> Baby forms shredded by shrapnel,
>  Little bodies broken by bricks;
>  It makes me sick to look upon, ashamed
> as...
>  both a human being and a Jew; the tortured
>  anguish of my conflict of loyalty and identity;
>  Yet, I owe my integrity first to my humanity,
>  and then only to my tribe.
>  I must weep for blood that is not my own
http://www.palestinechronicle.com/jewish-poem-of-contrition/#.U9n3MVZORg3

********************************
ملا يا آدم؟

مجید نفیسی

ملايِ سيادستاري در كودكيم
سر ميز شامِ عروسي خواهرم
قابِ مرغ را در هوا قاپيد
پيش خود گذاشت و گفت:
"ما سيدها كه مرغي هستيم."

آيا همو نبود كه در جوانيم
انقلابِ ما را ربود
و چندصدايي را خاموش كرد
تا ولايتِ خونين خود را بسازد؟

عقربه ها از اين همه نابهنگامي
بر ساعت ها مي شورند.
دور نيست آن زمان
كه انحصارِ ملايان براُفتد
آدميت به سفره بازگردد
و هر كس از سينيِ فراواني
سهمي برابر بگيرد.

نوميد مباش دوست من!
از قديم گفته اند:
"ملا شدن چه آسان
آدم شدن چه دشوار."

 
      1 ژوئيه 2014
        Mullah or Human?

        By Majid Naficy

A black-turbaned mullah in my childhood
At the dining table of my sister’s wedding
Snatched the platter of chicken in the air
Put it in front of him and said:
“We descendents  of the Prophet go for the chicken.”

Was he not the same person who at my youth
Stole our revolution
And silenced polyphony
To establish his bloody theocracy?

The hands rebel against  clocks
From so much anachronism.
It is not long
That the monopoly of mullahs will fall,
Humanity will return to our dining table
And everyone will receive an equal share
From the platter of plenty.

Do not lose hope, my friend!
There is a saying from ancient times:
“How easy to become a mullah!
How hard to become a human!”

        July 1st, 2014
http://www.iroon.com/irtn/blog/4681/

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر