۱۳۹۱ بهمن ۲۷, جمعه

"با تو بسیارم رفیق"! و من کیستم: ستاره از تهران!

"با تو بسیارم رفیق"

sabadesetareh

 

مثل صخره استوارم تا تو را دارم رفیق

کوه صبرم ٬ سنگ سختم ٬ مایهء کارم رفیق

سالها ابری فرو بارید و خونهایی چکید

زآنهمه یک قطره  اما با تو بسیارم رفیق

در دلم هنگامه ای برپاست ٬ میدانی چرا؟

چون شراری از نبردم ٬ شوق پیکارم رفیق

یک نفس با عشق خلق و یک نفس با خلق عشق

این نفس ها را بیا تا با تو بشمارم رفیق

ماه شبهایم که باشی ٬ آفتابی می شوی

تا بیندازی شراری بر شب تارم رفیق

از شقایقها بگو چون هر دو از یک ریشه ایم

با تو من صحرا به صحرا عشق می کارم رفیق

عشق با آزادگی عهد رفاقت بسته است

تا فراسوی رفاقت دوستت دارم رفیق

هر شب از سرخی خونبار "ستاره" دم زنم

تا به شعری تازه ٬ شوری نو بپا دارم رفیق

ستاره.تهران

***********************

من کیستم ؟


من کیستم ؟ شاید که نقشی روی آبم
گویی که سرشار از تهی  همچون حبابم

من کیستم؟ شاید زنی بر باد رفته
یا جای پای عشقهای چون سرابم

من کیستم؟ شاید غباری پشت شیشه
شاید که شعر کهنه ای در یک کتابم

من معنی ناکامی ام، تصویر رنجم
افیونی اندوه بی حد و حسابم

شاید که باغی زرد در شبهای پاییز
یا خسته ای از خویش و سر تا پا عذابم

شاید که گور سرد صدها آرزویم
شاید کلید یک سوال بی جوابم

شاید که روحی مرده در ویرانه هایم
یا کوچه گردی خسته در شهری خرابم

یا ساقه های سبز احساسی لطیفم
یا هالهء ابهام...یا همرنگ خوابم

من کیستم؟عشقی فروزان و دل انگیز؟
یا یک هوس؟ یک آرزو؟ یک التهابم؟

پندار هر کس هرچه بادا باد، اما
من یک" ستاره " گاه حتی آفتابم

ستاره. تهران

برگرفته از وبلاگ سبد سبد ستاره

http://sabadesetareh.blogfa.com/

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر