۱۳۹۱ بهمن ۲۲, یکشنبه

ای عشق :زندان گوهردشت تابستان ۱۳۶۷بند ۱۳- م. ا.!

 apple

ای عشق

مرا آوازی بخوان

ترانه ای

از گل واژه های

عشق و پرواز

و رنج رهایی از بودن ها

تا در چهره آبیت

ای عشق،

پروازی یابم

و نه پناهگاهی!

و چهرۀ سرخت

که در گذر از بودن ها،

رنج تیرۀ تاریخ را،

نه با تسکین لحظه ها،

که بر یگانگی دستها و اندیشه ها،

مژده میده

و غبار چهرۀ آشنایت را، ای عشق

با سیماب زندگی ،

چه زیباست

جایگزین کردن

******

ای عشق

مرا آوازی بخوان

ترانه ای

نه بر تنگی حضورم،

که بر آسمان آبی جهره ات،

ای عشق

به پرواز نشسته ام،

و آرامش پرواز را،

مرا گریزگاهی نه

که با تو بودن،

یکی شدن

و بر ژرفنای پر آرامش،

آبی چهره ات

خود را دیدن

******

ای عشق

مرا آوازی بخوان

ترانه ای

که نمایان چهرۀ سرخت،

در رگان یأس آلود خاک

ترانه ایست،

پروازیست،

رنگ آشناست،

و بهار؛

زایش باور زمستانهاست

******

زندان گوهردشت

تابستان ۱۳۶۷بند ۱۳- م. ا.

=========

کمونیستهای انقلابی

http://www.k-en.com   

  info@k-en.com

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر