۱۳۹۲ آذر ۲۱, پنجشنبه

برای ماندلا که انسان بود: بهنام چنگائی

برای ماندلا که انسان بود

  mandela

 زندگی ات،

همچون رنگ ات ـ

تمامی سیاهی زندگی را

یکجا

در تاریک چاله های عصرِ ستمِ سرمایه و

 سفره ی چربِ سکوت

لمس کرد.

تو اما:

در ُقل و زنجیرِ سنگینِ سالیانِ سال

 بر پا ایستادی

در بالاترین بالایِ جور

و غرور را

در سراسر جهان

انگاری:

 بیست و هفت قرن

 وزان ـ تاباندی

آزادگی را

یک تنه سرودی ـ

و همچنان

افراشته ماندی

تا

 سقفِ بی سرپناهان باشی

تا

دادِ بیداد رسان باشی.

ماندلایِ بزرگ دل

ای: پرچمِ شرافتِ انسان

 حالا، تو رفته ای

اما، دیدی

که

شبستان محرومان

با یک شمع فروزان

روشن نمی شود؟

سیاه بختانِ دیارت

هنوز در پی نان و

رهائی از رنجِ فقر می گردند.

 

بهنام چنگائی ۱۵ آذر ۱۳۹۲

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر