" سرکش ترین ستاره " : ستاره تهران
" سرکش ترین ستاره "
ستاره تهران
من آن عاشقترین ستارهء دورم
در باغ کهکشانی ِ گلها ،
دست در دست نسیم و عطر بهار،
همریشه با هزار گل ِ سرخ ،
و چقدر شوق شکفتن دارم
عشق به زایش فرداست
که در وجود تبدارم
موج و تلاطم دارد
***
من آن مظلومترین ستارهء دورم
وامانده در حصار شهر ِ خاموشی
که در کوچه های بی عابر
درگیر چندین و چند زنگی ِ مستم
مستهای شراب نادانی
که در کافه های پر از تزویر
همچنان میلولند
آنها که بسلامتی شیخ ، عرق خوردند
***
من آن زخمی ترین ستارهء دورم
زخم خورده از تیغ ِ تیز ِ جهل و تعصب
در خون تپیده و ستمدیده
که دیگر
بغض دردناک گلویم را
تاب تحمل ندارم
و اینک
خسته از میراث دیو تاریکی و وحشت
طلسم صبر ِ چند هزار ساله را میشکنم
و برای هرچه قشنگی ست
و برای هرچه رهایی
همپای با هزار شاخهء گل سرخ
عاشقانه صبح را
فریاد میزنم
فریادی به وسعت دنیا
آری ! من آن سرکش ترین ستارهء دورم !
ستاره.تهران
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر