۱۳۹۱ دی ۱۸, دوشنبه

در تنگه ی یوزگیر٬بفارسی و انگلیسی٬برای کریم مینو!: مجید نفیسی !

دریافتی:

در تنگه ی یوزگیر


nafisi,majid

مجید نفیسی


برای کریم مینو



سنجاقک، همراه با نگاه من


پَرپَر زد و گریخت،


آخوندک به او نمی رسید


اگر می رسید


از او جز دو بالِ خوشرنگ


چیزی به جا نمی ماند.



هنگامی که شکارچی خِرِفت


در کمین- چال اش پشتِ تنگه ی یوزگیر


به خواب رفته بود،


آهوی زیبا، همراه با نگاه من


از آب چشمه نوشید و رفت


و از او جز پشگلی تازه


چیزی به جا نماند.



در بازگشت


زنگوله ی بزغاله ای یافتم


آن را به گردن آویختم


و از راه بُزرو سرازیر شدیم:


می خواستم دو بالِ سنجاقک باشم


می خواستم دو پای آهو باشم.


27ژانویه 1986



In the Yuzgir Pass


By Majid Naficy


For Karim Minu


As my eyes followed her,

The dragonfly

Rose and fled.

The preying mantis

Did not reach her.

If he had,

Nothing would remain of her

Save for a colorful pair of wings.


When the foolish hunter

Was sleeping in his hiding-place

In the Yuzgir Pass,

The pretty gazelle,

Under my gaze,

Drank deeply from the spring

And went away

And nothing remained of her

But her recent droppings.


On our return,

I found a goat-bell.

I hung it round my neck

And we ran down the goat trail:

I wanted to be the dragonfly's wings

I wanted to be the gazelle's legs.


January 27, 1986

Please like me at:


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر