۱۳۹۱ دی ۲۵, دوشنبه

مهتابی٬به کِلی ادواردز:مجید نفیسی!

دریافتی:

مهتابی


nafisi,majid

مجید نفیسی

به کِلی ادواردز

"بالاخانه" بخوانَمش یا "بهارخواب"؟
ولی "مهتابی" که زیباتر است:
این پستانِ نوغنچه ای را
که دلبرانه لم داده
بر سینه ی سنگی هر خانه،
این دستِ بازِ پذیرا را
که از کنارِ هر پنجره ای برآمده
به تمنّای چیزی گم شده.
عصرهنگام در کلارآباد
در بالاخانه می نشینم
و چای خود را
با بوته های چای قسمت می کنم،
و شباهنگام در اصفهانَک
به بهارخواب می روم
تا جیرجیرکِ آشنای خود را
دوباره پیدا کنم.
ولی حالا در ونیس بیچ
بگذار در این مهتابی بنشینم
و با تو سیگاری دود کنم.
14 ژانویه 1986


Moonlight Porch

By Majid Naficy

For Kelly Edwards

Should I call it “veranda” or “spring terrace”?

But “moonlight porch” is more beautiful:

This newly-budding breast

Which has leaned back charmingly

To the stone chest of each house,

This open, inviting hand

Which has stretched out near each window

Longing for something lost.

In the evening in Kelar Abad

I sit in the veranda

And share my tea

With tea bushes,

And at night, in Isfahanak

I go to the spring terrace

To find my intimate cricket.

But now in Venice Beach

Let me sit in this moonlight porch

And smoke a cigarette with you.

January 14, 1986

Please like me at:

http://iroon.com/irtn/blog/473/

"And yet it does turn!" Galileo Galilei (1564-1642)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر