۱۳۹۳ آذر ۷, جمعه

برای زندانیان سیاسی و رهبران در حصر: داریوش لعل ریاحی

دریافتی:
برای زندانیان سیاسی و رهبران در حصر
political prisoner (2) 










چه کنیم با صدایی که نمی توان شنیدش
و شرنگ ِ آن نگاهی که  بریده اند  دیدش

نَفسی که در نگیرد و نپرسد از  چِرایی
نه دلی در آن نه جانی که شود به پا کُنیدش

چه کُنید ای شمایان به شِکنج ِ  آرزوتان
که دوباره ما شود جان و برآوری امیدش

تو ز شور ِ آن تبسم به سرای رأی رفتی
چه شُدت که می نپرسی ز نشانه ِ وعیدش

به سرآید این تباهی ز خروش و خشم مردم
نه به نطق ِ آتشین و نه به مُعجز ِ کلیدش

نه تو را دگر شناسد و نه آتش ِ درون را
که اگر رها شود آن نبوَد امان ز کیدش

سر ِ بی کلاه ِ دولت به خیال ِ رقص ِباقی
و تلاشی ِ زمانی که شما به او دهیدش

تن ِ خفته را بگردان که هنوز زنده هستی
و حبابِ ظلمت است این به درآ که بشکنیدش

داریوش لعل ریاحی
7 آذر 1393
Dlr1266@hotmail.com

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر