از وعده تا عمل فرزاد جاسمی وعده ی خلد داده بودي، ارمغانت منجلاب دوزخی بر پا و ملت، از تف خشمت کباب تکيه بر بيگانه و، بيگانگان با نام دين بر سر مردم و کشور، نام اين گند انقلاب برد ز ره آن وعده هايت، مردم ای مردم فريب کوخ نشينان کاخ وعده، کوخشان بر سر خراب کاخ ها کردی تصاحب، خز به جای بوريا خلق را قسمت به گيتي، نی عدالت بل عذاب غار اشباح را گشودي، تکيه بر هر روح زشت تا بپوشانی حقيقت، توده حيران در سراب نفت را گفتی که باشد، ثروت مستضعفين ثروتش بربوده از لب، چون يزيد بگرفته آب جای بوسه قطع کردي، دست زحمت را به تيغ تا کنی سرمايه خشنود، حاميانت را مجاب ارج زن را بر شمردي، جايگاهش بس رفيع دست و پايش کرده زنجير، زنده گورش در حجاب دختر نه ساله شوهر، کودکان ابزار سکس بهره از فرهنگ تازي، بدتر از دد يا دوّاب انتقاد را شرط پيشرفت، منتقد را سرب داغ در گلو بنشانده در گور، جاودانش هديه خواب جای آزادی چماقي، بر سر مردم ز دين تيغ استبداد بر سر، سر و ريش با خون خضاب ناگشوده در ز رحمت، زحمت ملت فزون خونشان در شيشه و مست، زان همه خون نز شراب لقمه ی نانی اگر بود، سفره با نان خورده ای روزها شام غريبان، هر چه بلعی چون غُراب رو سفيد نسل اميه، در عمل ثابت که به بوده اند اولاد عباس، زانکه نامی بو تراب پيش تو حجاج ها را، آبرو باشد شرف بدتر از چنگيز و تيمور، ظلم بيرون از حساب خرم آن روزی که دانش، غالب و جهل را نگون وارث فردای ميهن، دفن ترا در منجلاب *** نهم فروردين ماه 1391
|
۱۳۹۱ فروردین ۹, چهارشنبه
از وعده تا عمل : فرزاد جاسمی!
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر