امان و کبوتر صلح: جعفرمرزوقی(برزین آذرمهر)
امان
جعفرمرزوقی(برزین آذرمهر)
آن
باد هرزه دست
سنگی زد و
شکست
شب افروز لاله را
برصخرههای شب…
این گونه قفل زد،
به بال پرندگان ،
دیری بعد از آن
با آن که وقت آمدن آفتاب شد،
دیگرپرندهای نخواند
در تنگی قفس ،
حتی خروس هم
ندمید
در نی سحر…
جعفرمرزوقی(برزین آذرمهر)
***********
کبوتر صلح
جعفرمرزوقی(برزین آذرمهر)
وقتی که بند، نمی شود سنگی به روی سنگ،
ھر چه بھانه می کنند دیوان برای جنگ...
بارند به هر کرانه ای خون از دمار دھر
پر کی زند کبوتر صلح سپید رنگ ؟!...
برگرفته از سایت روشنگری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر