ستیزه
جعفر مرزوقی ( برزین آذرمهر)
*
بر کشیده ، سر ، نهنگ ِ موج
از سکون ِ صخره ای آب
از سکون ِ صخره ای آب
می کشند چنگ
چشمه ها،به سنگ و خاره سنگ
اختران، به شام تیره رنگ
چشمه ها،به سنگ و خاره سنگ
اختران، به شام تیره رنگ
روی ریل ِ زندگی روان
قطار ِ خون...
...
درستیزه اند، زندگان
مرده، بردگی گزیده گان!
درستیزه اند، زندگان
مرده، بردگی گزیده گان!
*
جعفر مرزوقی ( برزین آذرمهر)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر