زبان بمب و زندانیان غزه!
همدرد من بدان
بدان،
فلسطینی بی یاور و بی پناه
بدان،
وجدان و
انسان و خداوندگان
این بمب
های سمی هالو کشی
همگی، دیریست
که در خلسه و خواب اند
تا به کشتار
غرور و
بردباری شعور
تو بینجامند.
به پای
خویش برخیز
+
تو در این
میانه ی آتش و بمب و خون
بی یاری
خدایان و انسان و وجدان
اسیر جنگ دزدان مانده ای با
تنهائی، و
بی پناهی
تا که
شب و شرم
به نامِ هولناکِ
هولوکاست
حاکمِ عصرِ
دمکرات و وعده های سماوات شوند
و
سفینه های
تقاصِ مرگ
شانه بر
کاکل عزائیل و نتانیاهو و اسرائیل و حماس بکشند.
فلسطینی،
بیدار شو
به پای
خویش برخیز
پیش از
آنکه
بیشتر
ارواح شرمسار
نازی
فرصت دوباره
یابند و
برفراز
غزه بچرند
و تقاص شکست
هیتلر را
از زن و
بچه هایت باز پس بگیرند.
+
به پا خیز
و بدان فلسطینی بی گناه
بدان
زبان بمب،
سرمایه است
و تن و
جان توی زندانی غزه
باید با
آن گفتگو کند
تو گوئی:
بمب های نتانیاهوی
با شرف
کینه ی
کور مذهب حماس را
با جت ها
و خلبانان نازی
و با تقاص
خون خود
بر سر تو
می بارند.
+
فلسطینی
بی دادرس
دشمنان ات
را بشناس
به پای
خویش برخیز!
بهنام
چنگائی 21 تیر 1393
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر