۱۴۰۰ فروردین ۲۸, شنبه

رؤیاها: شعری از زهره مهرجو

رؤیاها

شعری از زهره مهرجو

 

ماه صورت گرد و روشنش را

 در آسمان بزرگ آشکار می کند،

مثل رُز سپیدی که در زیر آفتاب گرم می شکفد.

 

نگاهش که می کنی

رؤیاها در ذهنت زنده می شوند

زیبا، جوان و وحشی...

بسان اسب هایی که در جنگل

شتابان به سوی افق دور می تازند...

سایه هاشان در رنگین کمان نقش می بندد

گیسوان ابریشمی شان  در هوا موج می زند...

در برابرشان

زمان حیرت زده از حرکت باز می ماند

 

پشت سر

رد سنگینی ازغبار برجا می نشیند.

 

 

Watching-the-stars

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر