بیرون بیا، رفیق!
برتولت برشت
بیرون بیا، رفیق!
به مخاطره انداز
خردهپولت را که دگر پولی نیست،
جای خوابت را که زیر باران است،
کارَت را که فردا از دست میدهی.
به خیابان بیا! مبارزه کن!
برای انتظار
بسی دیر است!
به خود کمک کن،
آندم که به یاری ما میشتابی: متحد شو!
فدا کن آنچه داری، رفیق!
تو هیچ نداری.
بیرون بیا، رفیق!
برابر اسلحهها بایست
و بر دستمزدت پافشاری کن!
اگر بدانی چیزی برای از دست دادن نداری
گزمگان آنها، تفنگ کافی نخواهند داشت.
به خیابان بیا! مبارزه کن!
برای انتظار،
بسی دیر است.
به خود کمک کن،
آن دم که به یاری ما میشتابی: متحد شو!
برتولت برشت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر