آسپانگ بانهوف
به یاد 10000 جهودی که بین سال های 1939-1942
از آسپانگ بانهوف برده شدند.
…آنان هرگز باز نگشتند
گذشته ها … هرگز نگذشته اند
زخم ها… هرگز التیام نیافته اند
من می مانم ایستاده
با خون تازه… جاری
از تمامی زخم های تاریخی ام
همچون روزهای حادثه ها
خاطرات من … من هستند
و من نیستم چیزی…
مگر پیوند بین
دیروز…امروز و … فردا
هنگامیکه آتش های دیروز
می گسترانند شعله ها یشان را در من امروز
انفجار ها تکرار می شوند
و هرگز رنج های رفته …
نمی گردند غرق در سکوت
می شنوم من …
صدای سوت ترن ها را
در آسپانگ …
و می بینم ترن ها را
که با سینه هایی پر از بخار…
می گشایند چتر های بزرگ سفید
بر بالای تمامی آه های عمیق و بیشمار
سکو ها در تپش اند…
با رنج … جدایی… با رنج… اضطراب
صدای سنگین پاشنۀ چکمه های سیاه
صداهای عامرانۀ تند و مهاجم حامیان راسیست سرمایه
وحشی و خشن…
در طلب جدایی ها
خطوط عشق… قطع می شوند
مادر ها را جدا کرده می برند
پدر ها را جدا کرده می برند
آه… این اوست
مادر ژاکوب یک ماهه را می گویم
پس کو …
ژاکوپ کجاست…
او را از بغلم کشیدند و بردند
حال پنج کودک خردسال ام… در خانه تنها یند
کودکان را از پدر… کودکان را از مادر …جدا می کنند
تا آنان…
شاهدان دود دودكش ها باشند
از دود آنانی که … فقط یک شماره اند
این وحشت… این خشونت
این جنایت نژاد پرستانۀ اشرافی
پنهان در تاریکی ها
و با وقاهت در روشنایی ها
کشان کشان… خود را رسانده تا امروز
در تلاش … برای یافتن راهی نو
تا بنشیند … بر بال های آینده
در حفاظت سرمایه
کجا می برند شما را دوستان کولی من
تو … همواره دوستدار سرود های ما بودی
حال بشنو… این سرود آخر ماست
ترن ها … ترن ها
ترن رنج ها…
ترن آه ها…
ترن الم و سیاه روزی ها
ترن چشم های گریان
ترن دردها و اضطراب ها…
ترن دل های خونین…
ترن پیوند های گسسته … جدایی های ابدی
ترن قطع رابطه ها
آه… ترن ها….ترن ها…
بدرود … وداع … رفیق عزیز من…
کجاست مقصد ؟
وداع … شجاع باش رفیق من
دور نیست مقصد …
بازداشتگاه متهازن… محل اعدام ها…
چیک چاک…چیک چاک…
حال … در حرکت است قطار
شال کوچک و سرخ اش…
در وداع و تکان دست
سوت و شتاب قطار
می گردد یک ستارۀ سرخ
فرح نوتاش
وین … نوامبر 2008
ترجمه از اصل انگلیسی در کتاب شعر 5
اصل انگلیسی در کتاب شعر 6
www.farah-notash.com
متهازن: بازداشتگاه نازی ها در 220 کیلومتری وین
آسپانگ بانهوف: یکی از ایستگاههای قطار در وین آن زمان
ژاکوپ: پسر یک ماهه ای که امروز پیر مردی است و در وین زندگی و هنوز کار می کند.
***
Aspang Bahnhof
In commemoration of 10,000 Jews
taken from Aspang railway station
in Vienna…1939-1942…
they never came back
The past has never gone
The wounds have never healed
I stay standing
With all my historical stabs
Bleeding as fresh as…days of the events
my memories are me
and I am nothing but…
strong links… in between
yesterday…today and tomorrow
when the fires… of yesterday
spread their flames in me… today
the repetitions… of explosions…go on and on
and the agonies…are never drowned in silence
I hear the trains… whistling in Aspang
and I see the trains
with a chest full of steam… opening
big white umbrellas
over the enormous heavy sighs
the platforms…palpitating
with sorrow…separation … sorrow …anxiety
heavy sounds of… black boots heals
harsh… aggressive… dominant voices
racist supporters of capitals
savage… brutal…urge divisions
the loving lines are cut
mothers are taken
fathers are taken
there she is
there she is
Jacob’s mother…he is only one month old
where is he?
They took him away… from my arms
now the five little kids…are alone… at the house
children… are separated…
to be the witnesses
of smoking chimneys
with them…who are… just the numbers
this horror…this brutality
this harsh noble race criminality
in hidden darks…and shameless bights
dragging and dragging… till to day
searching new ways …
for sitting again… on the wings of tomorrows
where are they taking you
my gipsy friends
you always… loved our music
listen to the latest one…
trains…
trains of sorrows
trains of sighs
trains of miseries…agonies
trains of…weeping eyes
trains of …anxieties
trains of… bleeding hearts
trains of…losing… connections…eternal separations
trains of ... cutting… ties
trains of…trains of…
goodbye… adieu… my comrade
where is… the destination?
farewell… be brave… my comrade
not far …is the destination
Mauthausen …the place of execution
chik… chak…. Chik…chak
now is moving train
small red scarf…in his waving hand
…becomes a red star
as moving train
Farah Notash
Vienna, November 2008
Poem Book 6
www.farah-notash.com
سرود آسپانگ بانهوف
Farah Notash - YouTube
https://www.youtube.com/watch?v=JdbFYcdCa4s
Aspang Bahnhof song
Poem, melody and voice
Farah Notash
In commemoration of 10 000 Jews taken from Aspang railway station in Vienna …1939-1942
They never came back.
http://www.farah-notash.com/music/aspang-bahnhof.html
https://www.youtube.com/watch?v=JdbFYcdCa4s
Aspang Bahnhof song
Poem, melody and voice
Farah Notash
In commemoration of 10 000 Jews taken from Aspang railway station in Vienna …1939-1942
They never came back.
http://www.farah-notash.com/music/aspang-bahnhof.html
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر