۱۴۰۳ شهریور ۱۰, شنبه

آتش کاروان (یا زبان حال وارتان): ترانه به یاد ماندنی از زنده یاد بانو دلکش

آتش کاروان (یا زبان حال وارتان)

ترانه به یاد ماندنی از زنده یاد بانو دلکش

 آتشی ز کاروان ، جدا مانده ،
این نشان ز کاروان به جا مانده
یک جهان شراره ، تنها ،
مانده در میان صحرا
به درد خود سوزد ،
به سوز خود سازد
سوزد از جفای دوران ،
فتنه و ، بلای توفان
فنای او خواهد ،
به سوی او تازد.


من هم ای یاران تنها ماندم ،
آتشی بودم ، برجا ماندم
با این گرمیِ جان ،
در ره مانده حیران
این غم خود به کجا ببرم ؟
با این جان لرزان ،
با این پای لغزان
ره به کجا ز بلا ببرم ؟


می سوزم گر چه با بی پروایی ،
می لرزم بر خود از این تنهایی
من هم ای یاران تنها ماندم ،
آتشی بودم ، برجا ماندم


آتشین خو هستی سوزم ،
شعله جانی بزم افروزم
بی پناهی ، محفل آرا ،
بزم افروزی ، تیره روزم

آ آ آ آ آ
بخت سبک عنان اگرم همرهی کند ،
چون گرد ره ، به بدرقه ی کاروان روم
سر می کشم چو شعله که برخیزم ای دریغ ،
کو پای قدرتی که پیِ همرهان روم ؟

آتش کاروان _ زنده یاد بانو دلکش

آتش کاروان _ زنده یاد بانو دلکش - آپارات

https://www.aparat.com/v/v16p2fe

 

۱۴۰۳ شهریور ۹, جمعه

دشت های سرخ خاوران: فرح نوتاش

                                                                      

                                                      

دشت ها ی سرخ خاوران

               

.

ای همیشه عاشق

ای همیشه عاشق

ای همیشه زنده

.

ای همیشه با من

ای همیشه در من

با تو ... قلبم پرتپش

با تو قلبم می زند

.

با تو ... فریادم آه

و ... آهم سکوت

سکوتم انفجار مهیب ... آتش مذاب

از قلۀ دماوند همواره پایدار

.

تو... از درون چشمان من می نگری

من ... با تو بر می خیزم

با تو می بوسم

با تو می بویم

با تو حس می کنم

با تو ...عاشقم و عاشق تر

جان تو... با جان من آمیخته

تو ... ای خروش و

تو ... ای گرمی رگ های من

.

تن تو ... خاک 

خاک ایران ...

چه پاک و چه سرمۀ پاک

.

ای ایران ...

ای ایران ...

ای ایران دشت های سرخ خاوران

این ارس ... این کارون

این هیرمند و اترک

و این ... جیحون

اشک های ... جاری از چشمان من

در التیامه ... تب داغه ... سینه گلگونت

ای...

جان جاودان عاشقان جهان...

.

.

.

فرح نوتاش   

خاوران  8 شهریور 1380 

کتاب شعر 5

www.farah-notash.com

۱۴۰۳ شهریور ۸, پنجشنبه

باشگاه ادبیات: دسترسی رایگان به کتاب مجید نفیسی: "مادر و پدر: سی‌و‌شش شعر"، و لینک‌های شعرها، کتاب‌ها و مقاله‌های مجید نفیسی!

  

دسترسی رایگان به کتاب مجید نفیسی:

"مادر و پدر: سی‌و‌شش شعر"

باشگاه ادبیات:

در سامانه‌ی "باشگاه ادبیات"

 

 برو به آدرس

 

رایگان

Mother and Father

Thirty Six Poems
 

درباره نویسنده

 

***

Fri, 30 Aug at 12:02 am
 
 
باشگاه ادبیات: دسترسی رایگان به کتاب مجید نفیسی: "مادر و پدر: سی‌و‌شش شعر"
Free access to Majid Naficy's Book: "Mother and Father: Thirty-Six Poems" online
1 Poem : We Happy Few
شعر: ماچند تن شاد
Mosaddegh at the Hague
A poem by Majid Naficy on the Anniversary of August 19, 1953 Coup in Iran
شعر: مصدق در لاهه 
1 Poem : I Do Not Want You, Petroleum
شعر: نمی‌خواهمت ای نفت
جادوی شعر: هفده شعر از هفده شاعر انقلاب مشروطیت
Majid Naficy's New Book: A Witness for Ezzat
کتاب تازه‌ی مجید نفیسی: شاهدی برای عزت
Majid Naficy in Wikipedia
Kamala Harris speech at the Democratic National Convention
Music: Mendelssohn: Lobgesang (Hymn of Praise), Symphony
The New Yorker: Cesar Chavez’s History-Making Hunger Strike
A New Yorker Article Comes to Life in “Killer Lies”
The New Yorker: Real-Estate Shopping for the Apocalypse
Background Briefing with Ian Masters: As the Press and Republicans Clamour For More Policy Details, Harris/Walz Are Winning on Charisma and Change | Today's
Harris/Walz Bus Tour of Georgia | An Olive Branch to the US From Iran's Supreme Leader as We Wait For His Promised Retaliation Against Israel
هنر و زندگی با فیروزه خطیبی
 
 
 
"And yet it does turn!" Galileo Galilei (1564-1642)
 

 

 

۱۴۰۳ شهریور ۴, یکشنبه

ما چند تن شاد، و لینک‌های شعرها، کتاب‌ها و مقاله‌های مجید نفیسی!

 

ما چند تن شاد


مجيد نفيسی

ديرگاهی بدرستی
از فرديت سخن گفتيم
اينك وقت آن رسيده
كه از رفاقت بازگوئيم
از ما چند تن
ما چند تن شاد
ما حلقه ی رفيقان*
كه به خود باور داريم .

زخم های ما دردناكند
و ناكامی هايمان فراوان
اما شوق لحظه ی ديدار
و ثمره ی شيرين كار
ما را بسوی هم می كشاند
و دلهايمان را
از حس خوش تعلق می آكند.

        ۷ دسامبر ۲۰۱۲
*- ويليام شكسپير: نمايشنامه ی "زندگی شاه هنری پنجم ".

https://iroon.com/irtn/blog/20493/we-happy-few/

 

۱۴۰۳ مرداد ۲۹, دوشنبه

مصدق در لاهه(در سالگرد کودتای بیست‌و‌هشت مرداد)، و لینک‌های شعرها، کتاب‌ها و مقاله‌های مجید نفیسی

  

در سالگرد کودتای بیست‌و‌هشت مرداد


مصدق در لاهه

مجید نفیسی


اگر به هلند می‌روی
از دادگاه لاهه دیدن کن.
در یک شب بارانی
پشت در بسته‌اش بایست
و از لابلای میله‌ها نگاه کن:
آنجا، در آن عمارت پر‌نور
کنار درختهای باران‌خورده
بیش از نیم قرن پیش
مردی کهنسال ایستاد
که از سرزمین ما آمده بود
تا از بیداد غارتگران نفت
با جهان سخن گوید.
او هیچ کس را به گروگان نگرفت
و تنها چند قدم برداشت
تا به پشت میز خطابه رسید.
گوش کن، گوش کن
حتی سالها پس از آن مرداد خونین
هنوز هم می‌توان صدایش را شنید
که به زبان زیبای فرانسه می‌گوید:
“Mesdames et Messieurs!
خانمها! آقایان!"

بیست‌و‌چهار سپتامبر دوهزار‌و‌پنج  


https://iroon.com/irtn/blog/20479/mosaddegh-at-the-hague/

 

Mosaddegh at the Hague

On the Anniversary of August 19, 1953 Coup in Iran

Mosaddegh at the Hague

Majid Naficy

If you go to the Netherlands
Visit The Hague court of Justice.
On a rainy night
Linger at its closed gate
And look through the iron rods:
There, in that lighted building
Across the rain-laden trees,
An old man stood
More than half a century ago.
He came from our homeland
To speak out against the oil cartels
Before the whole world.
He did not hold anyone hostage
And took only a few steps
To reach the podium.
Listen, listen
Even years after that bloody August (1)
One can still hear his voice.
He speaks in beautiful French:
"Mesdames et Messieurs!
Ladies and Gentlemen!"

September 24, 2005

1. On August 19, 1953 Mohammad Mosaddegh (1882-1967), the Iranian Prime Minister, was overthrown in a coup d'etat orchestrated by the American and British intelligence services, in collaboration with Kashani, a Germanophile fundamentalist clergy and Zahedi, a Nazi-sympathizer general. They gave absolute power to the Shah who had fled the country a few days earlier. In 1951, Mosaddegh led the movement for nationalization of the Iranian oil industry, which was under the control of the British. In June 1952, he traveled to the Hague to defend Iran's case in the International Court of Justice.

 

لینک‌های شعرها، کتاب‌ها و مقاله‌های مجید نفیسی

 
 
Mosaddegh at the Hague
A poem by Majid Naficy on the Anniversary of August 19, 1953 Coup in Iran
شعر: مصدق در لاهه 
1 Poem : I Do Not Want You, Petroleum
شعر: نمی‌خواهمت ای نفت
جادوی شعر: هفده شعر از هفده شاعر انقلاب مشروطیت
Majid Naficy's New Book: A Witness for Ezzat
کتاب تازه‌ی مجید نفیسی: شاهدی برای عزت
Majid Naficy in Wikipedia
Music: Mendelssohn: Psalm 42 for choir and orchestra
Background Briefing with Ian Masters: Will Biden Come Up With a Strategy For Ukraine the Absence of Which is an Excuse For Trump And the Republicans Not
to Support Its Defense Against Russia? | The Irony That Saudi's MbS "Prince Bonesaw" Now Fears Assassination | An Assessment of the Harris/Walz Economic
Plan 
The New Yorker: Infiltrating the Far Right
The New Yorker: Trump’s Got Troubles
The New Yorker: What the Latest Presidential Polls Say and What They Might Be Missing
The New Yorker Radio Hour: Why Are More Latino Voters Supporting Trump?
The New Yorker Fiction : “Tamara” By Vladimir Nabokov
The New Yorker Books: Lo, the Poor Nymphet - “Lolita,” Reviewed
 
 
"And yet it does turn!" Galileo Galilei (1564-1642)
 
 

۱۴۰۳ مرداد ۲۳, سه‌شنبه

اعدام ... : فرح نوتاش

 

 

اعدام ... 

همصدا با اعتصاب غذای زندانیان در سه شنبه های نه به اعدام 

.

استعمار ... برای سلطه و غارت

نیازمند ملتی ... زبون و بی هویت و تسلیم 

به نوکرانش...همواره می دهد

حکم خشونت 

زندان ...

شکنجه و... قتل معترضان

.

با حکم یا بی حکم

وه ... چه بی شمارند اعدام ها

حتا...

بعد از سالیان دراز 

تحمل رنج

 در انفرادی و شکنجه و زنجیر

باز ملا نگران ازحضور زندانی

با حکم جدید ... می کند اعدام

. 

گوش ملا  ... ناشنوا

به اعتراض ها و ... فریاد ها 

رسیده دیگر

 کارد تا مغز استخوان 

نیست دیگر تحملش آسان

.

خون ... جاریست 

از در ودیوار و دروازه های هر زندان

چهرۀ شهرها ...همگی خونین

و در افزایش مدام است

وقاحت ملا ... 

بانگ اعتراضات ...

صدای رگبار گلوله ها

و ... اعدام 

.

اکنون دگر 

سکوت بس است و تحمل کافیست

ملتی ...

برای نجات فرزندان اسیرش از زندان

و یک پایان... 

به خروش می آید 

به عزم تخریب درو دیوار زندان ها

به پا می خیزد 

.

سیلی ... وحشت آفرین و ویرانگر

در تمام شهرها 

یورشی سهمگین بسوی زندان ها 

یک بار ... و برای ابد

می شوند ویران ... تمام زندان ها

و رهایی و آزادی بیان 

می شود ... حق مسلم انسان 

.

.

فرح نوتاش 

وین   12.08.2024

کتاب شعر فارسی 10

www.farah-notash.com

 

 

۱۴۰۳ مرداد ۲۱, یکشنبه

در سالگرد کودتای بیست‌و‌هشت مرداد- نمی‌خواهمت ای نفت!، و لینک‌های شعرها، کتاب‌ها و مقاله‌های مجید نفیسی(به فارسی و انگلیسی)

  

در سالگرد کودتای بیست‌و‌هشت مرداد

نمی‌خواهمت ای نفت!



مجید نفیسی

نمی‌خواهم
نمی‌خواهمت ای نفت!
دیر‌زمانی می‌پنداشتم
که تو بر سر من می‌سوزی
اینک می‌بینم
که من بر سر تو می‌سوزم.

نمی‌گویم که دلپذیر نیست
نشستن در کنار بخاری نفتی
و تماشای بارش برف
یا گوش دادن به تاپ‌تاپ مکینه‌ی آبی
در خلوت باغ.
با این همه، نمی‌خواهمت
ای اژدهای هفت سر!
هنوز از دهان تو
آتش به جان این وطن می‌ریزد.

در مکتب تو آموختم که بیگاری کنم
تا خان ایل، خانزاده را به لندن بفرستد
و ارتش امپراتوری در جنوب
خواب عدالتخانه را از سرم به‌در‌کند.
در خیابانها خون من ریخته شد
تا جوهر قلمهایی شود
که قراردادهای جدید نفت را نوشتند.
دروازه‌های بزرگ تمدن
با کلید تو باز شد
و دجال زمان، امروز
بر خر زرین تو مهمیز می‌کشد.

تو این دولت را به عرش اعلی رساندی
تو چکمه‌های او را صیقل دادی
تو گرز هفت‌سر او را بالا بردی
و هر زمان که من خیز برداشتم
تا پائین‌اش کشم
تو زیر هیکل لرزانش
شمعک گذاشتی.

نه! نمی‌خواهم
نمی‌خواهمت ای نفت
ای شط خونین!
دیر‌زمانی می‌پنداشتم
که من از تو خون می‌گیرم
اینک می‌بینم
که تو از من خون می‌گیری.

هژدهم مه هزار‌و‌نهصد‌و‌هشتاد‌و‌هفت

https://iroon.com/irtn/blog/20459/i-do-not-want-you-petroleum/

 

I Do Not Want You, Petroleum



On the Anniversary of August 19, 1953 Coup in Iran

I Do Not Want You, Petroleum




Majid Naficy

I don’t want
I don't want you, Petroleum!
For a long time,
I thought that you burnt for me.
Now I see that I am burning for you.

I'm not saying that it's not pleasant
Sitting near a kerosine heater
And watching the falling snow
Or listening to the sound of a water pump
In the confines of a farm.
And yet, I don’t want you,
Seven-headed dragon!
Fire still spews forth from your mouth
To the soul of my homeland.

In your school I learned servitude
So that the khan of the tribe
Could send his son to London .
The Imperial Army in the South
Forced me to abandon
The dream of a House of Justice.
On the street my blood was shed.
It turned into ink
For the pens which wrote
The new contracts of oil.
The Grand Gates of Civilization
Opened with your key.
Today the Antichrist gallops
On your golden donkey.

You lifted this state to a heavenly throne
You polished its boots to a sheen
You raised its seven-headed club
And whenever I jumped to pull it down
You supported its shaky body
With your sturdy beams.

No! I don't want!
I don't want you, Petroleum!
Oh, bloody stream!
For a long time,
I thought you gave me blood.
Now I see, you made me bleed.*

May 18, 1987

*-  On August 19, 1953 Mohammad Mosaddegh (1882-1967), the Iranian Prime Minister, was overthrown in a coup d'etat orchestrated by the American and British intelligence services, in collaboration with Kashani, a Germanophile fundamentalist clergy and Zahedi, a Nazi-sympathizer general. They gave absolute power to the Shah who had fled the country a few days earlier. In 1951, Mosaddegh led the movement for nationalization of the Iranian oil industry, which was under the control of the British.

 

***

لینک‌های شعرها، کتاب‌ها و مقاله‌های مجید نفیسی(به فارسی و انگلیسی)

 
 
1 Poem : I Do Not Want You, Petroleum
شعر: نمی‌خواهمت ای نفت
1 Poem: The Galloping Gazelles
شعر: آهوان سم‌کوب
جادوی شعر: هفده شعر از هفده شاعر انقلاب مشروطیت
Majid Naficy's New Book: A Witness for Ezzat
کتاب تازه‌ی مجید نفیسی: شاهدی برای عزت
Majid Naficy in Wikipedia
Music: Mendelssohn: 6 Preludes and Fugues for piano
The New Yorker: The New Faces of Abortion Rights
The New Yorker Podcast: The Harris-Walz Reboot
The New Yorker: Snoop Dogg and American Attitude at the Paris Olympics
The New Yorker: What Tweens Get from Sephora and What They Get from Us
The New Yorker: Why We Choose Not to Eat
 
 
"And yet it does turn!" Galileo Galilei (1564-1642)
 
 

۱۴۰۳ مرداد ۱۳, شنبه

آهوان سُم‌کوب- برای سکینه پایان، و لینک‌های کتاب‌ها، مقاله‌ها و شعرهای مجید نفیسی

 آهوان سُم‌کوب

مجید نفیسی

برای سکینه پایان

هر بار که آبِ به‌جوش‌آمده
سُم می‌کوبد، سُم می‌کوبد
بر جداره‌ی تنگِ کتری،
جاده‌ی کوبیده‌ی ذهنم را
گله‌ی وحشی هزاران آهوی ناگرفته
پُر می‌کند.

سکینه با لَچک سفید بر سر
لبخند می‌زند
و پیمانه‌ی چای را
تکان، تکان می‌دهد.

«سکینه جان!
آیا هنوز هم در تاریکی بامداد
آتش به دلِ سماور می‌اندازی؟»

انگشتانِ گُر‌گرفته‌ام را
زیر آبِ یخ شیر می‌گیرم.
آتش در دل
اما آهوان سُم‌کوب
همه گریخته‌اند.

بیست‌و‌هفتم ژانویه هزار‌و‌نهصد‌و‌هشتاد‌و‌شش

https://iroon.com/irtn/blog/20435/the-galloping-gazelles/

                                                 The Galloping Gazelles

The Galloping Gazelles

 

 

 

 

Majid Naficy

        For Sakineh Payan

Whenever the boiling water
Gallops inside the kettle’s narrow walls,
The travelled trail of my mind
Fills with a wild herd
Of thousands of unbound gazelles.

Sakineh, with white shawl on her head,
Smiles and shakes the tea measure.

“Sakineh, dear,
Do you still light
the heart of the samovar
in the darkness of the dawn?”

I put my burnt fingers
Under the ice cold water.
Fire in the heart
But the galloping gazelles
Have all fled.

January 27, 1986


لینک‌های کتاب‌ها، مقاله‌ها و شعرهای مجید نفیسی                                      

1 Poem: The Galloping Gazelles
شعر: آهوان سم‌کوب
1 Poem: High Tide in Santa Monica
شعر: خیزابان در سانتا مونیکا
1 Poem: America! Tear up This Bloody Amendment
1Poem: Summer Song in the Fall
شعر: آواز تابستانی در چائیز
جادوی شعر: هفده شعر از هفده شاعر انقلاب مشروطیت
Majid Naficy’s New Book: A Witness for Ezzat
کتاب تازه‌ی مجید نفیسی: شاهدی برای عزت
Majid Naficy in Wikipedia
Music: Mendelssohn: Molto allegro e vivace in A major
Background Briefing with Ian Masters: Russia Swaps Innocent Hostages For Putin’s Spies, Criminals and Hackers | Will Netanyahu Drag the US Into Another
Forever War in the Middle East | A Profile of a Possible VP Pick, Minnesota’s Governor Tim Walz
Vox Populi: Abby Zimet: Unspeakable | We Are Swimming In A Pool of Blood
The New Yorker: It’s Too Early to Give Up on Homelessness in America
The New Yorker: “Out of Anger”: Listening to Elizabeth Taylor
The New Yorker: Does Kamala Harris Need a Latino Campaign?
The New Yorker: How a Rare Disorder Makes People See Monsters
آسو: تیم پناهندگان المپیک؛ تلاش برای ارتقای امید و همبستگی
«And yet it does turn!» Galileo Galilei (1564-1642)