زیباترین مهسای کُردستان
جشن است، جشنِ شادی اهریمنان شايد
ابلیسِ مست، احساس پيروزي كند بايد
"اختیاریونِ آتش"، لشگرِ قهّارِ قدرت
شهرها را سر بکوبد، خانه ها را واگشاید
سری بالای سرها ریش جنباند که هان
این خدای ام گفته و پیغمبرِش هم آن بفرماید
درد بارد از در و دیوار و این عفریته نیز
مُهرِ بر پیشانی-خورده، هی جلّاد می زاید.
پناهی نیست، راهی نیست، امیدی نیست
در وحشت-آبادی چنین نبینی کس بیاساید
"مهسا"ی ما، زیباترین مهسای کُردستان
دلِ ایران به اشک و خون بپالاید
"ژينا"ي ما، غمگین ترین سروِ سهي ما
گويد خموشانه كه خاموشي نمي شايد ...
اسد رخساریان
گوتنبرگ
٢٦ شهریور ١۴٠١
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر