۱۳۹۷ دی ۱۲, چهارشنبه

365 روز: اریش واینرت(1890 – 1955) 

365 روز


از: اریش واینرت،(1890 – 1955) 

365 صبح ­ها، با همان غصه­ ها
365 
روزها، با همان رنج­ ها
365 
شب­ ها، که آدم نمی­ خواد ازش سر بلند کنه،
و باز دوباره همون سئوال قدیمی:یک­بار دیگر هم 365 روزها؟
بله، رفقا! شاید باز سه بار،
شاید باز ده بار،
اما رفقا، دل­سرد نشوید، دل­سرد نشوید!در این 365 روزها،
ما از این بنای کهنه می ­شکنیم
دوباره یک سنگ بنای دیگر
این یعنی رفقا:
365 
صبح­ها،
تو باید قلبت را با نفرت آماده کنی
365 
روزها،
صدایت را بلند کنی، تا کسی دل­سرد نشود.
365 
شب­ها،
نیروها را جمع کنی برای آخرین نبرد،
چون خدایی برای انتقام وجود ندارد
انتقام، رفیق، کار توست!
یک بار باز یک روز سال نویی خواهد آمد
آن­گاه قلبت با یک ضربان آزادی خواهد تپید!
365 
صبح­ها،
که دیگر در خدمت حاکمان نباشی
365 
روزها،
بدون رنج ­های سخت زندان
365 
شب­ها،
در شادی حقوق به ­دست آورده شده.
آن­گاه دست­ هایمان را در دنیا می­ گستریم
و در تمام سرزمین­ های آزاد شده
فرستنده ­ها پیام می­دهند:رفقا، یک سال نو با خوش­بختی!

 از اریش واینرت، شاعر کمونیست اتریشی- 1925    

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر