۱۳۹۶ دی ۴, دوشنبه

رفیق مسیح: سارا کِلِگهورن/آسترالین مارکسیست ریویو - تارنگاشت عدالت

آه، نگذارید هیچ اتحادیۀ کارگری مانع ورود او شود!
رفیق مسیح حق عضویت خود را پرداخته است.
جلوی هر چیز دیگر را می‌توان گرفت
رفیق مسیح کارت سرخ خود را دارد.

رفیق مسیح

تارنگاشت عدالت
منبع: آسترالین مارکسیست ریویو، ژورنال حزب کمونیست استرالیا
شمارۀ ۳۲، اکتبر ۱۹۹۴
سراینده: سارا کِلِگهورن

رفیق مسیح

سپاس بر ماتیوی قدیس
که در جلسه عمومی در فلسطین حضور یافت
ما می‌دانستیم هنگامی‌ که رفیق مسیح سخن را آغاز نهد
در جانب چه کسانی سخن خواهد گفت.

«کسانی که سخت زحمت می‌کشند، و دشوار دروغ می‌گویند،
من در میان تودۀ کثیر ناشُسته
لگدمال شده، مجرم شناخته شده، من اویم،
بی‌مهری با او، بی‌مهری با من است.»

در کنار دربِ دایوز،۱ با چشم اندیشناک،
 فردا را پیش‌بینی کرد:
«درب ملکوت کوتاه و کوچک است؛
غنی به ندرت می‌تواند از آن بگذرد.»

قیافا۲ گفت «مردی خطرناک»،
«هیهات! یک مردم‌فریبِ نادان
دوست زنان بَدکار، اوست که
به زاهدان درستکار افترا می‌بندد.»

برای «قانون و نظم» روشن بود
برای کلیسای مقدس او باید به قتل می‌رسید.
سربازان برای هراساندن جمعیت در آنجا بودند
به خشونت عوام فرصت داده نشد.

آنگاه دفع زور ناهنجار با زور
دست‌های پاکیزه نیرومند او کثیف نخواهد شد.
او بین برق درد خود
سَبُک‌مغزی آن‌ها را کاملاً واضح دید.

در پگاه پایانش
او با مجرم کنار خود دوست شد.
او با زبان متورم و چشمان نابینا
وی را به بهشت دعوت کرد.

آه، نگذارید هیچ اتحادیۀ کارگری مانع ورود او شود!
رفیق مسیح حق عضویت خود را پرداخته است.
جلوی هر چیز دیگر را می‌توان گرفت
رفیق مسیح کارت سرخ خود را دارد.۳
----------------------------------------------
توضیحات «عدالت»:
۱- دایوِز، در انجیل اشاره به مرد دولتمند دنیادار
۲- قیافا، در انجیل کاهن اعظم و قاضی‌القضات در محاکمه عیسی.
۳- شعر «رفیق مسیح»، سروده سارا نورکلیف کِلِگهورن نخستین بار در آوریل ۱۹۱۴ در ژورنال «توده‌ها» منتشر شد. کلگهورن در این شعر از تخیل و زبان مذهبی برای رساندن بینش سوسیالیستی خود به توده‌های کارگر عموماً مذهبی ابتدای قرن بیستم در ایالات متحده آمریکا استفاده می‌کند. «زمین گلف» یکی دیگر از معروف‌ترین اشعار این زن رزمنده است:

زمین گلف آنقدر به کارخانه نزدیک است
که تقریباً هر روز
کودکان کار می‌توانند به بیرون نگاه کنند
و مردان را در حال بازی ببینند.
http://www.edalat.org/sys/content/view/11866/38/
AUSTRALIAN
MARXIST
REVIEW
Journal of the Communist Party of Australia

ISSUE 32OCTOBER 1994

Comrade Jesus

by Sarah Cleghorn

Thanks to St. Matthew who had been
At mass meetings in Palestine,
We know whose side was spoken for
When Comrade Jesus had the floor.
"Where sore they toil, and hard they lie,
Among the great unwashed dwell I
The tramp, the convict, I am he,
Cold-shoulder him, cold shoulder me."
By Dives door, with thoughtful eye,
He did tomorrow prophesy:-
"The kingdom's gate is low and small;
The rich can scarce wedge through at all."
"A dangerous man" said Caiaphas;
"An ignorant demagogue alas!
Friend of low women, it is he
Slanders the upright Pharisee."
For "law and order" it was plain
For holy church he must be slain.
The troops were there to awe the crowd
Mob violence was not allowed.
Then clumsy force with force to foil,
His strong clean hands he would not soil.
He saw their childishness quite plain
Between the lightning of his pain.
Between the twilights of his end,
He made his fellow-felon friend;
With swollen tongue and blinded eyes,
Invited him to Paradise.
Ah, let no local him refuse!
Comrade Jesus hath paid his dues.
Whatever other be debarred
Comrade Jesus hath his red card.
http://www.cpa.org.au/amr/32/amr32-05-comrade_jesus-cleghorn.html

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر