سکته
جعفر مرزوقی(برزین آذرمهر)
در لفاف دود نفت و
دود گازوییل،
شهر تهران
با تنی که صد هزاران تُن به رگ
خون غلیظ و مرده وبد رنگ،
دود گازوییل،
شهر تهران
با تنی که صد هزاران تُن به رگ
خون غلیظ و مرده وبد رنگ،
بر زمین افتاده،
چون فردی که دارد می رود از دست،
نقش همچون نعش برخاک است
هیچ امدادی
چون فردی که دارد می رود از دست،
نقش همچون نعش برخاک است
هیچ امدادی
ز راهی نیست!
چاره ی این بیستاره ،
چیست؟!
*
جعفر مرزوقی(برزین آذرمهر)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر