۱۳۹۴ مرداد ۱, پنجشنبه

به یاد احمد شاملو: داریوش لعل ریاحی

دریافتی:
shamloo





به یاد احمد شاملو

داریوش لعل ریاحی
چه سهمی داری ای باران

برای کشتن ِ مرغی مقلد

در حصارِ بسته ِ این سرزمین

این ما .

تو سر تا پای ِ شعرت را

برای ِ تشنگان ، فریاد می کردی

و نجوا های انگشتت

سرود ِ زندگی را هم ، تما مأ عشق می دانست .

ببین جا پای ِ آنان را

گناه ِ ساربانان را .

ز تلخی ها

تبسم را ، به قاب ِ کهنه ای بنشان

که در پیشانی محبس

ورود ِ عاشقان را ، یک به یک تصویر می سازد .

هنوز این راه با سرگشتگی هایش

همان اندیشه ها را پیش و پس دارد .

اگر بودی  ، اگر بودی

به مرگ ِ آرزو هامان

نگاهی تازه می کردی

و نجوایی اگر بودت

به شعری تازه می گفتی

و رقص و سوت و فریاد جوانان را

صدای ِ ریزش ِ آورار

یا شاید

پیام ِ مرگ ِ این بیداد می خواندی .


داریوش لعل ریاحی
30 تیر 1394
Dlr1266@hotmail.com

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر