۱۳۹۳ مهر ۱۶, چهارشنبه

کوبانی: داریوش لعل ریاحی

دریافتی:

کوبانی

 kurd,,kobani









از کدامین آدمی گویی سخن

گرگ ِ خونخواری میان ِپیرهن

 

این که الله است و اکبر بر لبش

قتل ِ انسان عید ِ قربان ِ شبش

 

این کرام الکاتبین ِ عصر ِ ما

هم پیمبر هم خلیفه هم خدا

 

این هنر جوی ِ سیا در قتل عام

رهبر ِ خود خوانده بغداد و شام

 

سایه هایند این همه بر گِرد ما

دیده بگشا تا ببینی  ، اصل را

 

این عروسک ها که در بندند دَر

خیمه شب بازش نشسته روی سر

 

خیمه شب بازی که دارد بند را

می شناسد فرق ِ چون و چند را

 

درد ِ کوبانی چنین است ای پسر

مردمی آزاده  و پیرانه سر

 

خلق ِ بیداری که جان دارد به دست

تا نبیند روی ِ ذلت یا شکست

 

آن که در لیبی به نقش ِ داد خواه

کشوری را کرد ویران و تباه

 

در عراق از عشق نفرت آفرید

کُشت و ویران کردو برخاکش کشید

 

إتلافش در مسیری دیگر است

کرد ِ کوبانی از این بازی دَر است

 

تُرک و کُرد و پارسی گوی و عرب

مرگ چون بیند شود راضی به تَب

 

لیک کوبانی سرای ِ زندگی است

مرد و زن در این چنین جایی یکی است

 

داریوش لعل ریاحی

چهار شنبه 16 مهر 1393

Dlr1266@hotmail.com

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر