کوبانی: داریوش لعل ریاحی
دریافتی:
کوبانی
از کدامین آدمی گویی سخن
گرگ ِ خونخواری میان ِپیرهن
این که الله است و اکبر بر لبش
قتل ِ انسان عید ِ قربان ِ شبش
این کرام الکاتبین ِ عصر ِ ما
هم پیمبر هم خلیفه هم خدا
این هنر جوی ِ سیا در قتل عام
رهبر ِ خود خوانده بغداد و شام
سایه هایند این همه بر گِرد ما
دیده بگشا تا ببینی ، اصل را
این عروسک ها که در بندند دَر
خیمه شب بازش نشسته روی سر
خیمه شب بازی که دارد بند را
می شناسد فرق ِ چون و چند را
درد ِ کوبانی چنین است ای پسر
مردمی آزاده و پیرانه سر
خلق ِ بیداری که جان دارد به دست
تا نبیند روی ِ ذلت یا شکست
آن که در لیبی به نقش ِ داد خواه
کشوری را کرد ویران و تباه
در عراق از عشق نفرت آفرید
کُشت و ویران کردو برخاکش کشید
إتلافش در مسیری دیگر است
کرد ِ کوبانی از این بازی دَر است
تُرک و کُرد و پارسی گوی و عرب
مرگ چون بیند شود راضی به تَب
لیک کوبانی سرای ِ زندگی است
مرد و زن در این چنین جایی یکی است
داریوش لعل ریاحی
چهار شنبه 16 مهر 1393
Dlr1266@hotmail.com
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر