فالگیر٬ و تنهایی: مهران زنگنه
دریافتی:
مهران زنگنه
(به، با، بدون، برای آزادی (۱))
بادپر-فالگیر-پرنده ی دیوانه ی کولی بر فراز دلم پرسید: کی به جهان پا نهاده ای؟
گفتم: هنوز به جهان نیآمده ام!
پرسید: کی به دنیا خواهی آمد؟
گفتم: وقتی او را در آغوش کشم.
تنهایی(3)
و من تنها
در ثقل برهوتی به وسعت هستی
در خود نشسته
در خویشتن
در ثقل نیستی
سر برافراشته در برابر خویش
كسی كه هیچكس نیست
[1] چار پارهی ۶۹
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر