۱۳۹۹ اسفند ۸, جمعه

آیا یک با یک برابر است؟(بفارسی و انگلیسی): خسرو گلسرخی

  

آیا یک با یک برابر است؟

خسرو گلسرخی

۴۷ سال پیش در  ۱۸ فوریه ۱۹۷۴، خسرو گلسرخی، روزنامه نگار و شاعری با باورهای سوسیالیستی در تهران تیرباران شد.

نگرش او به عدم تساوی انسانها همواره زنده خواهد بود.

در اتصال زیر آنرا بخوانید و تنها در مورد شعرش قضاوت کنید:

 آیا یک با یک برابر است؟

از سروده های زنده یاد خسرو گلسرخی

 

معلم پای تخته داد می زد
صورتش از خشم گلگون بود
و دستانش به زیر پوششی از گرد پنهان بود


ولی آخر كلاسی ها لواشك بین خود تقسیم می كردند
وان یكی در گوشه ای دیگر "جوانان" را ورق می زد
برای اینكه بی خود های و هو می كرد و با آن شور بی پایان
تساوی های جبری را نشان می داد


با خطی خوانا به روی تخته ای كز ظلمتی تاریك
 غمگین بود
تساوی را چنین بنوشت :   
"یك با یك برابر هست"

از میان جمع شاگردان یكی برخاست،
همیشه یك نفر باید به پا خیزد...
به آرامی سخن سر داد:


تساوی، اشتباهی فاحش و محض است!
نگاه بچه ها ناگه به یك سو خیره گشت
معلم مات برجا ماند

و او پرسید اگر یك فرد انسان،
واحد یك بود آیا باز یك با یك برابر بود؟

سكوت مدهشی بود و سوالی سخت!
معلم خشمگین فریاد زد:
آری برابر بود.

و او با پوزخندی گفت:
اگر یك فرد انسان واحد یك بود
آنكه زور و زر به دامن داشت بالا بود
آنكه قلبی پاك و دستی فاقد زر داشت
پایین بود؟

اگر یك فرد انسان،
واحد یك بود آنكه صورت نقره گون،
چون قرص مه می داشت
بالا بود؟
وان سیه چرده كه مینالید پایین بود؟ا
اگر یك فرد انسان،
واحد یك بود
این تساوی زیر و رو می شد!

حال می پرسم
یك اگر با یك برابر بود
نان و مال مفتخواران
از كجا آماده می گردید؟

یا چه كس دیوار چین ها را بنا می كرد؟
یك اگر با یك برابر بود
پس كه پشتش زیر بار فقر خم می شد؟
یا كه زیر ضربت شلاق له می گشت؟

یك اگر با یك برابر بود
پس چه كس آزادگان را در قفس می كرد؟

معلم ناله آسا گفت:
بچه ها در جزوه های خویش بنویسید:
یك با یك برابر نیست ...
https://mehr.org/golsorkhi.html

***

golsorkhi 

گلسرخی روزنامه نگار و نویسنده ای با باورهای سوسیالیستی بود که در ۱۸ فوریه سال ۱۹۷۴ در سن ۳۰ سالگی تیر باران شد.

ترجمه انگیسی این متن توسط م پ در اتصال زیر آمده است

?Is One Equal to One

Is One Equal to One?

 

The teacher shouted at the board,

His face was rosy with rage

And his hands were hidden under a cover of dust

 

But at the end of the class, students were sharing candies among themselves

And one was flipping through a magazine

While the teacher was trying to attract their attention with passion

And show algebraic equations to show equality

 

With a legible line on a black board

He wrote the equation as follows:

"One is equal to one"

 

One of the students stood up,

One must always stand up ...

 

He spoke slowly:

Draw is a gross mistake!

 

The students’ eyes suddenly stared to one side

The teacher was left speechless

 

And he asked if a human being, was the unit of one,

Was it equal to one again?

 It was a difficult question followed by silence!

The angry teacher shouted:

Yes, it was equal.

 

And the student said with a grin:

 

If a human being was the unit of one,

The one with force and gold was high

 

The one with a kind heart and a hand without gold was low?

Wasn’t he?

 

If a human being, was the unit of one,

One with silver, white face was high,

Wasn’t he?

 

One with black face was down?

Wasn’t he?

 

If a human being, was the unit of one,

This draw was upside down!

 

Now I ask:

If one was equal to one,

Where the wealth of the riches was coming from?

Or who would make the China walls?

 

If one was equal to one,

Who would bend under the burden of poverty?

 

If one was equal to one,

Who would keep the freedom loving people in cages?

 

The teacher moaned:

 

Write in your booklets:

One is not equal to one ...

 
 This is the translation of the poem written by Khosrow Glosorkhi.
He was a journalist, poet, and had socialist beliefs.  
 He was borne in 22 January 1944, in Rasht and was executed in 18 February 1974, in Tehran.
https://mehr.org/golsorkhi_EN.html
 
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر