۱۳۹۹ خرداد ۳۰, جمعه

«ماه» و گم شده در خلاء (بفارسی و انگلیسی): دو شعر از زهره مهرجو

«ماه»

دو شعر از: زهره مهرجو

ماه


ماه، زیور آسمان
به سوی ما بیا...
با ما قسمت کن
 نور و زیبایی ات را!

چراغ شب
از اوج آسمان نزول کن!
بگذار تا ذره ای از آرامش و دانایی ات
سکون بی انتهایت...
از آن ما شود
در این قطار سریع زمان.


Moon


Moon, jewel of the sky
Come to us…
Share with us your light and beauty!

Light of the night
Climb down from the sky pinnacle,
Let us own a fraction of your calm and wisdom
Your everlasting stillness…
in this fast train of time.



گم شده در خلاء


می رسند از راه
در لباس های فاخر
ماشین های لوکس با شوفرهاشان...

اعتماد در حرکات شان موج می زند
در نگاهشان، لبخندها شان.

مغرور و شادمانه
از راه می رسند...
در باز می شود، به هر گوشه ای که بپیچند
پیروزی لبخند می زند، بر سر راهشان
بر  نقشه هاشان.

چه ساده با پول و ثروت خود
صاحب رفیق  و اعتبار  می شوند...
و زمان..؟  هر قدر که بخواهند
تا به وفور  لذت زندگی برند!

*  *  *
و در چشم بر هم زدنی
می روند
گم شده در خلأ،
فراموش شده...
از خاطرۀ خوب تاریخ!


Lost In the Void


Here they come…
in their fine garments,
luxury cars and chauffeurs.

Confidence flows in their every gesture,
in their eyes, in their smiles…

Here they come…
joyous and proud,
Doors open at every corner they turn,
victory smiles at their plans
at each direction they may take.

Friends and status
how easy they can have
They have money, riches to buy…
And, time…? For as long as they wish
to live, plenty to enjoy!

*  *  *
And, there they go
in a flash…
Vanished, all but in the void
Forgotten…
from the good memory of history.



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر