۱۳۹۴ مهر ۱۵, چهارشنبه

در حمایت از روز معلم٬ و پاسخ ِ ما به نسلِ نو - سی و شش سال بعد از انقلاب بهمن: دو شعر از داریوش لعل ریاحی

دریافتی:
kargari, moalem
در حمایت از روز معلم

تا معلم شد ، حضورش خود سری
تا قلم شد ، جوهرش خاکستری

شیخ ِ نادان از معلم گشت سَر
مزد ِ کارش از مدیران  ، بیشتر

رنج و محنت بر تبسم چیره گشت
آسمان در شهر هامان تیره گشت

رود و دشت و کوه و دریارفت خواب
شیخ بند ِ صیغه و درس ِ حجاب

شارحان ِ دین به پُست و سروری
جمع ِ دزدان در پناه ِ رهبری

مزد ِ حق شد تهمت و زندان و دار
جاعل و جایر عزیز و دین مدار

کوروش از اوراق ِ دفتر گشت دور
جایش آمد سیره ِ اهل ِ قبور .

اینک اما باز با  ، حالی دگر
ناله سرکرد از قفس مرغ ِ سحر

هان چه می جو یید از این آستان ؟
زیر و رو خالیست ، هستش نیست آن

جان ِ پر فریاد ای آموزگار
از سکوتت شرم دارد روزگار

رو به سوی ِ مردمت کن ، با امید
می شود باور کن ، این ظلمت سفید

داریوش لعل ریاحی
12مهر 1394
Dlr1266@hotmail.com
****************iran,sheikh,shahshah (2)

پاسخ ِ ما به نسلِ نو

سی و شش سال بعد از انقلاب بهمن

بنشین و برگ برگ ِ زمان را مرور کن
از زشت و خوب ِ آنچه که بودی عبور کن

بنگر چگونه خویش و زمان را شناختی ؟
با گوهر وجود چه کردی ؟ چه ساختی ؟

بی بار ِ آگهی به شکار آمدی که شاه
این اجنبی پرست و ستم پیشه ِ تباه

ما را به کام ِ قدرت ِ بیگانه برده است
آزادی از میانه رفته و اندیشه مرده است

اینگونه بود که رفتی و گفتی و ماشدی
خون دادی و شکفتی و در سینه هاشدی

فرجام ِ انقلاب  ، شکوه و حماسه بود
اما کسی نگفت ، چه ریگی به کاسه بود

آن عنکبوت ِ سرخ که بر پرچمت نشست
بنیاد ِ مهر و عزت ِ ایرانیت  ، شکست

یک گام پیش رفتی و صد گام پس شدی
افتادی از فراز و اسیر قفس شدی

اینک پیام ِ تازه چه داری به نسل ِ نو
جز اشگ ِ حسرتی که بریزد به خاک ِ تو

داریوش لعل ریاحی
14 مهر 1394
Dlr1266@hotmail.com

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر