آمد بهار:برزین آذر مهر!
آمد بهار
![aazarmehr[1]](https://lh3.googleusercontent.com/blogger_img_proxy/AEn0k_sR4TszMeG-h4lmg-Sd2cuWxitSgaRak8LRC8Ykl0dvNIo_Kd_D3LN3UCOGLnY09QkrACBlv6jKzLteZ036cgEs6JLzwimdO1L41Ch8kQmCPp9rBuB9valHVaCi=s0-d)
آمد بهار
آمد بهار و
باز در این ملک بیبهار
چون پار
وا نشد گلی و
نغمهای نخواند
سرگشته بلبلی
امشب
به هر چه می نگرم
زیر بام شب
دلمرده و سیاه ست!
دریا سیاه!
کوه سیاه!
آسمان سیاه ست!
این مام ،این وطن
این مانده در کفن
گویی هزاره هاست
در چنگ این بلاست
گویی هزاره هاست
سرگشته ، مبتلا
برخاک و خون رهاست !
با این همه هنوز
من در خیال پر پر پروانه ی امید
در تنگنای رنج
چون شمع می گدازم و
سرشارباورم!
برزین آذر مهر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر